سفارش تبلیغ
صبا ویژن
» Today hit:26 » Yesterday hit:56 » All hit:288261
  • shotokanpoloto - تازه ها
    » درباره ی من
    shotokanpoloto - تازه ها
    مدیر وبلاگ : shotokanpoloto[105]
    نویسندگان وبلاگ :
    arazin (@)[5]


    تازه فیلم عکس فیزیک موبایل
    » لوگوی من
    shotokanpoloto - تازه ها

    » Day Links » Notes Subjects » My Archives » My Friends Logo » My Friends Links » My Music
    » Yahoo » Search


    »» زلزله دوباره در قم »» date:86/3/31 «» 5:27 ع

    زمین لرزه ای به بزرگی ‌‌٦/٣ در مقیاس امواج درونی زمین، ظهر پنج شنبه حوالی قم واقع در استان قم را لرزاند.

    به گزارش ایسنا، شبکه های لرزه ‌نگاری وابسته به مرکز لرزه ‌نگاری کشوری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران در ساعت ‌١٣ و‌٥٢ دقیقه و ‌ ‌‌٤٤ ثانیه روز پنج شنبه ‌٣١ خرداد ماه رخداد این زلزله را ثبت کردند.

    مختصات کانون این زلزله ‌‌٥٢/٣٤ درجه عرض شمالی و ‌‌٨٠/٥٠ درجه طول شرقی گزارش شده است.



    shotokanpoloto
    »» comments ()
    »» اولین سرود ملی ایران »» date:86/3/30 «» 7:3 ع

     

    سرود «ای ایران» دقیقا در ۲۷ مهر ماه سال ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی (دانشکدۀ افسری فعلی) و در حضور جمعی از چهره‌های فعال در موسیقی ایران متولد شد. شعر این سرود را «حسین گل گلاب» استاد دانشگاه تهران سروده بود، و از ویژگی‌های آن، اول این است که تک‌تک واژه‌های به کار رفته در سروده، فارسی است و در هیچ‌یک از ابیات آن کلمه‌ای معرب یا غیر فارسی وجود ندارد. سراسر هر سه بند سرود، سرشار از واژه‌هاى خوش‌تراش فارسى است. زبان پاکیزه‌اى که هیچ واژه بیگانه در آن راه پیدا نکرده است، و با این همه هیچ واژه‌اى نیز در آن مهجور و ناشناخته نیست و دریافت متن را دشوار نمى‌سازد.

    دومین ویژگی سرود «ای ایران» در بافت و ساختار شعر آن است، به‌گونه‌ای که تمامی گروه‌های سنی، از کودک تا بزرگ‌سال می‌توانند آن را اجرا کنند. همین ویژگی سبب شده تا این سرود در تمامی مراکز آموزشی و حتی کودکستان‌ها قابلیت اجرا داشته باشد.
    و بالاخره سومین ویژگی‌ای که برای این سرود قائل شده‌اند، فراگیری این سرود به لحاظ امکانات اجرایی است که به هر گروه یا فرد، امکان می‌دهد تا بدون ساز و آلات و ادوات موسیقی نیز بتوان آن را اجرا کنند.

    آهنگ این سرود که در آواز دشتی خلق شده، از ساخته‌های ماندگار «روح‌الله خالقی» است. ملودی اصلی و پایه‌ای کار، از برخی نغمه‌های موسیقی بختیاری که از فضایی حماسی برخوردار است، گرفته شده.

    این سرود در اجرای نخست خود به‌صورت کر خوانده شد. اما ساختار محکم شعر و موسیقی آن سبب شد تا در دهه‌های بعد خوانندگان مطرحی همانند «غلامحسین بنان» و نیز «اسفندیار قره‌باغی» آن را به‌صورت تک‌خوانی هم اجرا کنند.

    در سالهای اولیه پس از انقلاب، این سرود برای مدت کوتاهی به‌عنوان «سرود ملی» از رادیو و تلویزیون ایران پخش می‌شد، اما با سیطرۀ گرایش‌های ضد ملی‌گرایی، این سرود هم چند سالی از رسانه‌های داخلی حذف شد تا در دهۀ اخیر که باز در مناسبت‌های مختلف تاریخی، آن را می‌شنویم.

     

    قبل از پرداختن به سابقه و تاریخچۀ اولین «سرود ملی» در ایران، شاید بد نباشد اشاره‌ای کنیم به آنچه که در زمان «ناصرالدین‌شاه» به‌عنوان «سلام شاهی» اجرا می‌شده، و آن قطعه موسیقی بدون کلامی بوده که به سفارش پادشاه اسلام‌پناه، توسط ژنرال نظامی موسیو «لومر» فرانسوی، مدیر «شعبۀ موزیک»، در «مدرسۀ دارالفنون» ساخته شده بود. این قطعه موسیقی که در همان زمان روی صفحۀ گرامافون هم ضبط شد را در مراسم رسمی، و سلام شاهنشاهی می‌نواختند.
    پنجاه سالی بعد، در زمان حکومت «رضا شاه» چیزی مشابه همین «سلام شاهی» دوران قاجاریه را به‌نام «سرود ملی»، و بعد از او در دورۀ سلطنت پسرش «محمدرضا شاه»، آن را «سرود شاهنشاهی» نام گذاشتند!

    و اما تاریخچۀ اولین «سرود شاهنشاهی» در ایران، به نوعی با سابقۀ فعالیت و تاریخچۀ تشکیل «انجمن‌های ادبی» در آن کشور، مربوط است. تشکیل انجمن‌های ادبی از اوایل مشروطیت متداول شد. در آن زمان «وثوق‌الدوله» که علاقۀ زیادی به شعر و ادب فارسی داشت، جلساتی برای موضوعات ادبی تشکیل داده بود.

    این انجمن‌ها در اوایل حکومت «رضا شاه» رونق گرفت و حدود هفده انجمن ادبی در تهران تشکیل می‌شد. از جمله: «انجمن ادبی حکیم نظامی» در منزل «وحید دستگردی» در روزهای چهارشنبه در خیابان عین‌الدوله (ایران)، «انجمن دانشوران» در روزهای شنبه در منزل «شاهزاده سیف‌الله میرزا» در منیریه، و «انجمن ادبی شیخ‌الرئیس» در شب‌های جمعه. («شیخ‌الرئیس» که نام اصلی او «شاهزاده محمد هاشم میرزا افسر» بود، قبلا در خراسان معلم «عبدالحسین تیمورتاش» بود که بعدا به سمت نمایندۀ مجلس انتخاب شد و به تهران آمد و این انجمن را تشکیل داد.)

    «ملک‌الشعرای بهار»٬«رشید یاسمی»، «عباس اقبال آشتیانی»، «سعید نفیسی» و «تیمور تاش» هم هر هفته به اتفاق انجمنی داشتند به‌نام «انجمن دانشکده» که مطالب مورد بحث در آن انجمن، نخست ادبی بود و کمی بعدتر مباحث سیاسی شد.

     

    حسین گل گلاب، سراینده سرود "ای ایران"

    باری، مهم‌ترین انجمن آن روزها، «انجمن ادبی ایران» بود که «وحید دستگردی»، «شاهزاده افسر»، «ادیب‌السلطنۀ سمیعی»، «حاج میرزا یحیی دولت‌آبادی»، «صادق سرمد»، «محمدحسین شهریار»، «پارسا تویسرکانی»، «پروین اعتصامی» و «پژمان بختیاری» تشکیل داده بودند.
    دکتر «رضا نیازمند» در مطلبی با عنوان انجمن ادبی «ایران» و ماجرای آفرینش سرود شاهنشاهی٬ منتشر شده در فصلنامۀ «ره آورد» که به سردبیری «حسن شهباز» در آمریکا به‌چاپ می‌رسید، می‌نویسد:

    « . . . در این موقع رضا شاه تصمیم گرفت به مسافرت ترکیه برود. به او اطلاع دادند که در آنجا برای او «سرود ملی خواهند نواخت. چون ایران سرود ملی نداشت، رضا شاه دستور داد که به «انجمن ادبی ایران» تکلیف کنند «سرود ملی» تهیه شود.

    موضوع در انجمن مطرح شد. ولی اعضا نمی‌دانستند که چگونه «سرود ملی» تهیه نمایند. ابتدا تصمیم گرفتند که به سرودهای سایر ممالک گوش دهند تا معلوم شود اصولا «سرود ملی» چیست، و متضمن چه مطالبی است. سپس شعرهایی بسرایند، و با آهنگ بیامیزند. قرار شد آقای «مین‌باشیان» در انجمن حضور یابد و در این مورد راهنمایی کنند.

    آقای «مین‌باشیان» (غلامرضا خان سالار معزز) در «مدرسۀ موزیک» که شعبه‌ای از «دارالفنون» بود، تحت نظر موسیو «مولر» فرانسوی، تحصیل موسیقی کرده بود و سپس معلم موسیقی و بعدها ریاست کل موزیک نظام را به‌عهده داشت.

    در جلسۀ انجمن قرار شد « شاهزاده محمد هاشم میرزا افسر » و «مین‌باشیان» با هم سرود را بسازند. بدین ترتیب که شعر آن را «شاهزاده افسر» تهیه کند و آهنگ آن را «مین‌باشیان». به زودی سرود شاهنشاهی آماده شد و به دربار تقدیم گردید که به‌نظر رضا شاه برسد.
    شاه پس از شنیدن شعر و آهنگ، دو جای آن را اصلاح کرد. یکی اینکه گفته شده بود: از اجنبی جان می‌ستانیم، که رضا شاه گفت: از دشمنان جان می‌ستانیم. دیگر کلمۀ «شهنشه» بود که گفته شده بود: شهنشه ما زنده بادا، که رضا شاه تغییر داد به شاهنشه ما زنده بادا ... و بدین طریق «سرود ملی ایران» تهیه شد ....» (فصلنامۀ «ره‌ آورد» شماره ۳۴، صفحۀ ۲۴۰-۲۴۱)

     

    بعد از انتشار مطلب آقای «رضا نیازمند»، یادداشت دیگری به قلم «دکتر بابک رضایی» از لندن، به نقل از «دکتر جلال گنجی» در بارۀ سابقۀ اجرای «سرود ملی» و خاطرۀ او از آن مراسم، به دفتر «فصلنامۀ ره آورد» می‌رسد که در شمارۀ بعدی آن نشریه به این شرح به چاپ رسیده.

    داستانی که در زیر نقل می‌شود، مربوط به دانشجویان ایرانی است که دوران سلطنت «احمدشاه قاجار» برای تحصیل به آلمان رفته بودند و آقای «دکتر جلال گنجی» فرزند مرحوم «سالار معتمد گنجی نیشابوری» برای نگارنده نقل کرد:

    «ما هشت دانشجوی ایرانی بودیم که در آلمان در عهد «احمد شاه» تحصیل می‌کردیم. روزی رئیس دانشگاه به ما اعلام نمود که همۀ دانشجویان خارجی باید از مقابل امپراطور آلمان رژه بروند و سرود ملی کشور خودشان را بخوانند. ما بهانه آوریم که عدۀ‌مان کم است. گفت: اهمیت ندارد. از برخی کشورها فقط یک دانشجو در اینجا تحصیل می‌کند و همان یک نفر، پرچم کشور خود را حمل خواهد کرد، و سرود ملی خود را خواهد خواند.

    چاره‌ای نداشتیم. همۀ ایرانی‌ها دور هم جمع شدیم و گفتیم ما که سرود ملی نداریم، و اگر هم داریم، ما به‌یاد نداریم. پس چه باید کرد؟ وقت هم نیست که از نیشابور و از پدرمان بپرسیم. به راستی عزا گرفته بودیم که مشکل را چگونه حل کنیم. یکی از دوستان گفت: اینها که فارسی نمی‌دانند. چطور است شعر و آهنگی را سر هم بکنیم و بخوانیم و بگوئیم همین سرود ملی ما است. کسی نیست که سرود ملی ما را بداند و اعتراض کند.

    اشعار مختلفی که از سعدی و حافظ می‌دانستیم، با هم تبادل کردیم. اما این شعرها آهنگین نبود و نمی‌شد به‌صورت سرود خواند. بالاخره من [دکتر گنجی] گفتم: بچه‌ها، عمو سبزی‌فروش را همه بلدید؟. گفتند: آری. گفتم: هم آهنگین است، و هم ساده و کوتاه. بچه‌ها گفتند: آخر عمو سبزی‌فروش که سرود نمی‌شود. گفتم: بچه‌ها گوش کنید! و خودم با صدای بلند و خیلی جدی شروع به خواندن کردم: «عمو سبزی‌فروش . . . بله. سبزی کم‌فروش . . . بله. سبزی خوب داری؟ . . . بله.» فریاد شادی از بچه‌ها برخاست و شروع به تمرین نمودیم. بیشتر تکیۀ شعر روی کلمۀ «بله» بود که همه با صدای بم و زیر می‌خواندیم. همۀ شعر را نمی‌دانستیم. با توافق هم‌دیگر، «سرود ملی» به این‌صورت تدوین شد:

    عمو سبزی‌فروش! . . . بله.
    سبزی کم‌فروش! . . . . بله.

    سبزی خوب داری؟ . . بله.

    خیلی خوب داری؟ . . . بله.

    عمو سبزی‌فروش! . . . بله.

    سیب کالک داری؟ . . . بله.

    زال‌زالک داری؟ . . . . . بله.

    سبزیت باریکه؟ . . . . . بله.

    شبهات تاریکه؟ . . . . . بله.

    عمو سبزی‌فروش! . . . بله.

    این را چند بار تمرین کردیم. روز رژه، با یونیفورم یک‌شکل و یک‌رنگ از مقابل امپراطور آلمان، «عمو سبزی‌فروش» خوانان رژه رفتیم. پشت سر ما دانشجویان ایرلندی در حرکت بودند. از «بله» گفتن ما به هیجان آمدند و «بله» را با ما همصدا شدند، به‌طوری که صدای «بله» در استادیوم طنین‌انداز شد و امپراطور هم به ما ابراز تفقد فرمودند و داستان به‌خیر گذشت.» (فصلنامۀ «ره‌ آورد» شمارۀ ۳۵، صفحۀ ۲۸۶-۲۸۷)

    اولین سرود ملی ایران:http://www.iranclip.com/player/1012



    shotokanpoloto
    »» comments ()
    »» آتش سوزی خودروهای 405 پژو »» date:86/3/30 «» 6:39 ع
    در پاییز سال گذشته بود که پلیس راهنمایی و رانندگی، ایران‌خودرو را تحت فشار قرار داد که اگر این خودرو‌ها رفع نقص نشوند، دیگر شماره‌گذاری نخواهد شد...
        طی دو سال اخیر، بارها این خودروها آتش گرفت و حتی تعدادی از آنها در جایگاه‌های سوخت شعله‌ور شد که اگر نیروهای امدادرسانی به موقع خود را نمی‌رساندند، خدا می‌داند چه اتفاقات فجیعی می‌افتاد...
        حال می‌خواهیم به نکته‌ای اشاره داشته باشیم به این امید که اذهان عمومی در این‌باره به یک قضاوت صحیح برسند... نکته‌ای که به نظر خودمان حرف‌های گنده‌تر از دهان است.
        
        در این‌که شرکت تولیدی ایران‌خودرو، قبول کرد که خودروهای 405 به‌خاطر عیب در سیستم سوخت‌رسانی دچار حریق می‌‌شوند، شکی نیست، گرچه مسئولان این شرکت تا کنون رسما عذرخواهی نکرده‌اند و تنها به دادن یک اتومبیل دیگر به مالک اتومبیل آتش گرفته اکتفا کرده‌اند و مشخص نیست، آنهایی که تاکنون کشته و مجروح شده‌اند چه سرنوشتی برای خانواده‌های‌شان رقم خورده است... اما تحت این شرایط، مسئولین ایران‌خودرو، طی ماه‌های اخیر بارها اعلام کرده که دارندگان پژو 405 موظف هستند در طرح فراخوان ایران‌خودرو شرکت کنند گرچه تا کنون حدود 25 هزار خودرو طبق آمار به ایران‌خودرو مراجعه نکرده‌اند...
        ای کاش، ایران‌خودرو طبق همان آماری که در اختیار دارد با مالکان خودروها تماس می‌گرفت و از آنان می‌خواست تا به نمایندگی‌های مجاز مراجعه کنند، گرچه عده‌ای پس از تحویل گرفتن خودروهای خود از ایران‌خودرو آنها را فروختند، اما همه که خودروهای صفر کیلومتر خود را نفروختند... به هر حال آنچه که مدیرعامل ایران‌خودرو در رابطه با فراخوان پژوهای 405 اعلام داشت به این معنی بود که اگر مالک خودرویی مراجعه نکند، مسئولیت آتش‌سوزی آن برعهده خودش است.
        و حال پرسش این است: اگر مالکی به ایران‌خودرو مراجعه کند و خودروی خود را رفع عیب کند، اما عیب آن برطرف نشود، مشکل در کجاست؟ آیا مسئولی از ایران‌خودرو پاسخگوی این سئوال است؟ شاید شما بگویید، بعید به نظر می‌آید که چنین اتفاقی بیفتد... مگر امکان دارد، خودرو، رفع عیب شده و خیال‌ صاحبش راحت است، اما متاسفانه باید بگوییم همیشه این‌طور نیست و برای این ادعا هم دلیل داریم...
        
        آنچه در ادامه خواهید خواند، گفته‌های دکتر «امیدی» است که در مشهد زندگی می‌کند و کارش طبابت است، هفتم خردادماه سال 1386، پژوی 405 او در پارکینگ مجتمع و محل زندگی‌اش خودبه‌خود دچار حریق می‌شود!...
        امیدی می‌گوید: ساعت 12:15 هفتم خردادماه از بیمارستان به منزل رسیدم، یک ربع بعد صدای انفجاری شنیدم و به دنبال آن سر و صدای همسایه‌ها بلند شد. خودم را به پارکینگ رساندم، دیدم آن‌جا کاملا سیاه است و 405 ذوب شده است، البته خدا به ما رحم کرد، چرا که پژوی 206 همسرم و 405 یکی از همسایه‌‌ها، در طرفین اتومبیل من بود و با هزار مکافات آن دو خودرو را بیرون آوردیم، وگرنه ممکن بود حادثه‌ای بدتر از این برای‌مان اتفاق می‌افتاد...
        امیدی می‌گوید: 504 من متعلق به آبان‌ماه سال 1384 بود و تنها 18 هزار کیلومتر کار کرده و هنوز در گارانتی بود، گرچه سه ماه پیش هم آن را بیمه آتش‌سوزی کرده بودم.
        امیدی در پاسخ به این پرسش که آیا شما در طرح فراخوان ایران‌خودرو شرکت کرده بودید یا خیر؟ می‌گوید: «بله، خودرو‌ام را به نمایندگی ایران‌خودرو برده بودم!
        وی در ادامه اشاره می‌کند: پیش از این‌که خودروی خود را به طرح فراخوان ببرم، از داخل آن بوی بنزین می‌آمد، پس از مراجعه، بوی بنزین رفع شده بود، گویا تنها بست آن را عوض کرده بودند، اما چند مکانیک که بیرون ایران خودرو تعمیرگاه دارند به من گفتند که شیلنگ بنزین باید به‌طور کلی تعویض شود، ظاهرا این شیلنگ را تعویض نکردند و تنها یک بست دیگر به آن اضافه کردند.
        او بار دیگر تاکید می‌کند، اتومبیل خاموش بود که شعله‌ور شد...
        امیدی می‌گوید: پس از سانحه، آتش‌نشانی آمد و از ایران‌خودرو هم آمدند اتومبیل را به پارکینگ خودشان بردند... امیدی به نکته‌ای اشاره می‌کند که باعث تعجب ما می‌شود: به آنها گفتم، من که به طرح فراخوان آمدم، پس چرا خودرو‌ام دچار حریق شد. در پاسخ به من گفتند: بعد فهمیدیم که آن طرح هم موثر نبود! من هم گفتم، به ما حداقل خبر می‌دادید تا فکر دیگری می‌کردیم، یا این اتومبیل را سوار نمی‌شدیم...گرچه نمایندگی ایران‌خودرو پیش از این به من اطمینان داده بود که مشکل دیگری خودرو را تهدید نمی‌کند. امیدی می‌گوید: بازرسان ایران‌خودرو به ما گفتند که به چیزی دست نزنیم تا بیایند بازدید کنند و البته قول دادند که یک خودروی دیگر به من بدهند، حال چند ماه طول بکشد، نمی‌دانم.
        از طرفی بیمه هم گفته، چند ماه طول می‌کشد و می‌توانیم تنها مبلغی از خودرو را به شما بدهیم، اما همان‌‌طور که گفتم ایران‌خودرو قول داد، که به بیمه آتش‌سوزی کاری ندارند و یک خودروی دیگر در اختیارم می‌گذارند. از دکتر امیدی می‌پرسیم، موافق هستید که گفته‌های‌تان به چاپ برسد که در پاسخ می‌گوید: ایرادی ندارد، به هر حال ما اولین و آخرین نیستیم، فقط برای من مشکلی پیش نیاید که ایران‌خودرو اتومبیل جدید را به من ندهد...
        آنچه خواندید گفته‌های دکتر امیدی بود که به محل زندگی و اتومبیلش آسیب‌ جدی وارد شد... او محل زندگی‌‌اش را تعمیر خواهد کرد، مسئولان ایران‌خودرو هم قول داده‌اند که یک اتومبیل جدید به او بدهند، اما اگر به جان او آسیب وارد می‌شد، آیا می‌شد جبران کرد؟ پاسخ با شما...

    shotokanpoloto
    »» comments ()
    »» Dae Jang-geum »» date:86/3/30 «» 3:15 ع

    "Dae Jang-geum"

     


    Overview
    Director:
    Byoung-hoon Lee
    Writer:
    Yeong-hyeon Kim (writer)
    Release Date:
    15 September 2003 (South Korea) more
    Genre:
    Drama more
    Plot Summary:
    The story of Suh, Jang-geum, who struggles in life has being the child of fugitives to going through... more
    Plot Keywords:
    Disease / Slave / King / Emperor / Doctor more
    User Comments:
    Great drama more

    Cast(Series Credited cast)

    Yeong-ae Lee ... Jang-Geum Seo
    Jin-hee Ji ... Jeong-ho Min
    Ri-na Hong ... Choi Keum-young
    Mi-ri Gyeon ... Court Lady Choi
    Mi-kyeong Yang ... Attendant court lady Han
    Ho Lim ... King Jungjong
    Jeong Un Cho ... Young Jang-Geum
    rest of cast listed alphabetically:
    Bo-ra Geum ... NaJudaek
    Ji-min Han ... Shinbi
    Jeon-geun Jo ... Young Jang-geum Seo
    Kyeong-hwan Jo ... Prime Minister, Gyeom-Ho Oh
    Hye-seon Kim ... Myeong-Hee Park, Jang-Geum"s Mother
    Yeo-jin Kim ... Woman Dr. Jang-Deok
    Hie-do Lee ... Pan-Sul Choi
    Se-eun Lee ... Yeol-I
    Se-yeong Lee ... Young Geum-yeong Choi
    Hyeon-shik Lim ... Deok-Gu Kang
    Sang-hun Maeng ... Dr. Woon-Baek Jeong
    Chan-hwan Park ... Cheon-Soo Seo, Jang-Geum"s Father
    Eun-hye Park ... Yeon-Saeng Lee
    Eun-su Park ... Dr. Ik-Phil Shin
    Jeong-su Park ... Queen Munjeong
    Woon-gye Yeo ... Court Lady Jeong
    more

    Additional Details

    Also Known As:
    A Jewel in the Palace (International: English title) (USA) (cable TV title)
    The Great Jang-Geum (USA)
    more
    Runtime:
    South Korea:60 min (episodes 1-54) / USA:60 min
    Country:
    South Korea
    Language:
    Korean
    Color:
    Color
    Aspect Ratio:
    1.33 : 1 more
    Sound Mix:
    Dolby Digital
    Certification:
    South Korea:12
    Company:


    shotokanpoloto
    »» comments ()
    »» لقب جدیدسلمان رشدی »» date:86/3/29 «» 7:34 ع

    به گزارش روز دوشنبه گروه بین الملل ایسکانیوز و به نقل از خبرگزاری فرانسه(AFP)،سلمان رشدی 59 ساله، متولد انگلیس و هندی الاصل است که پس از انتشار کتاب آیات شیطانی موجب خشم مسلمانان جهان شد و پس از فتوای سال 1989 امام خمینی مبنی بر کشتن او، بیش از یک دهه از انظار عمومی مخفی شد.
    با این وجود روز شنبه گذشته ملکه انگلیس،الیزابت دوم به او نشان شوالیه سلحشور را داد که این امر موجب اعتراض برخی کشورها از جمله ایران هم شد.او در این باره می گوید: افتخار می کنم و احساس خوشبختی می کنم که چنین لقبی به من داده شد.
    افغانستان ضمن اعتراض به این عمل انگلیس اعلام کرد که به شدت این اعطای لقب به سلمان رشدی را محکوم می کند.
    " ما از انگلیس می خواهیم از انجام چنین کارهایی که به احساسات مسلمانان ضربه می زند خودداری کند و لقب داده شده به رشدی را بازپس گیرد."
    پاکستان کشوری مسلمان با جمعیتی بیش از 160 میلیون می باشد که همسایه کشورهای مسلمان دیگری همچون ایران است. تنها در این کشور در تظاهرات سال 1989 که بخاطر همین کتاب آیات شیطانی برگزار شده بود 5 نفر کشته شدند.

     "الیزابت"ملکه انگلیس لقب "قهرمان" را به سلمان رشدی نویسنده کتاب جنجالی آیات شیطانی داد.
    سلمان رشدی رمان نویس انگلیسی هندی الاصل که از سوی امام خمینی (ره) مهدورالدم اعلام شد مدتها پنهان بود و در سال 1999 میلادی یکبار دیگر به صحنه آمد. وی یکبار هم از سخنان "جاک سترو" علیه حجاب و زنان مسلمان دفاع کرد.
    "رشدی" همچنین از کاریکاتور دانمارک که به پیامبر اسلام(ص) توهین کرد تمجید کرد.
    رشدی به اعتراف اطرافیانش پس از اعلام حکم خود هرگز زندگی آسوده ای نداشته است .



    shotokanpoloto
    »» comments ()
    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >

    »» Posts Title
    گوشی موبایل Apple iPhone
    [عناوین آرشیوشده]
    این قرآن ریسمان خدا و نور روشن گر و درمانی سودبخش است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله] برای عضو شدن در خبرنامه ابتدا نام و سپس ایمیل خود را وارد کنید.





    Powered by WebGozar

    Google Page Rank